تاریخچه عکاسی :
لغت عکاسی معادل واژه انگلیسی photography به معنی نور و نوشتن میباشد و یا به عبارتی دیگر نقاشی با نور . همان طوریکه در عکاسی ، نور جسام بر سطحی حساس به نور تاثیر گذاشته باعث خلق تصویر میشود .
فن آوری عکاسی ، حاصل تلاش 200 ساله بشر است . نخستین بار یک دانشمند فرانسوی بنام ژوزف نیسفور نیپس در سال 1822 م موفق به ثبت نخستین عکس تاریخ شد . او با قرار دادن یک صفحه فلزی قیراندود در یک جعبه تاریک ، از جلوی پنجره ، تصویر پشت بام را ثبت کرد .
در سال 1840 م یک انگلیسی به نام فاکس تالبوت با اختراع صفحات نگاتیو که میشد از روی آن بارها تصویر پوزتیو چاپ کرد ، گام بزرگی در پیشرفت عکاسی برداشت . این اختراع هنوز پایه و اساس فیلم های عکاسی جدید است .
بالاخره در سال 1874 م یک شرکت انگلیسی اولین شیشه های خشک عکاسی را به بازار عرضه کرد و عکاسی جنبه عملی به خود گرفت . اما حمل و نقل مقدار زیادی شیشه ، از لحاظ سنگینی و شکنندگی ، هنوز دایره عمل را محدود میکرد ، تا اینکه چندی بعد فیلم جای شیشه را گرفت و عکاسی آماتوری رواج قابل ملاحضه ای یافت .
تکامل دوربین های عکاسی ادامه یافت ، دوربین های حجیم و غول آسا جای خود را به دوربین های سبک و قابل حمل دادند . بکارگیری سرعتهای بالای شاتر ، لنزهای قابل تعویض و تنظیم کننده های خودکار باعث ساخت دوربین هایی شد که افراد غیر ماهر هم می توانستند عکس های مناسب بگیرند
عکس برداری رنگی در سال 1930 ابداع شد و در سال 1960 فیلم های 35 میلیمتری رنگی در اکثر دوربین ها استفاده میشد . امروزه برای عکاسی فقط کافیست ، لنز را به سوی صحنه مورد نظر نشانه گرفته و کلید شاتر را بفشارید ، اکثر تنظیمات را میتوان به عهده خود دوربین گذاشت .
شرط اول توفیق در کار شناخت کامل وسایل آن است . در مدتی که از اختراع عکاسی میگذرد ، ساختمان دوربین پیوسته در تغییر و تحول و تکامل بوده است . مخصوصا در سالهای اخیر با سرعتی که روند اختراعات به خود گرفته ، این تغییرات نیز سریعتر انجام میگیرد . کارخانه های متعدد ، دوربین های بسیار متنوعی عرضه میدارند که تعداد آنها دایما رو به افزایش است . اما با وجود چنین تنوعی در حقیقت اختلاف مهمی در میان دوربین ها نیست و اساس ساختمان آنها یکی است ، و تنها از نظر ظاهری مدام تغییر میکنند .
سالگرد اختراع عکاسی را معمولا به دو شکل محاسبه میکنند : تاریخ اولین عکس باقیمانده از نی یپس (1826) یا اعلام چگونگی عکسبرداری به شیوه داگرئوتیپی در فرهنگستان فرانسه (1839)
عکاسی دیجیتال چیست ؟
عکس دیجیتال در اصل یک فایل کامپیوتری است که حاوی اطلاعات یک تصویر میباشد . این فایل میتواند بر روی هارد دیسک یک کامپیوتر ، دیسکت ، cd یا هر وسیله ذخیره سازی اطلاعات ، نگهداری شود . این تصاویر را میتوان بر روی صفحه مانیتور نمایش داد ، به کمک برنامه های ویرایش عکس اصلاح نمود یا به وسیله پرینتر چاپ کرد .
عکس دیجیتال از تعداد محدودی نقطه یا پیکسل (pixel) تشکیل شده است که این نقاط به صورت سطری و ستونی در کنار هم قرار می گیرند . دو خصوصیت کیفی مهم هر عکس دیجیتال وضوح و عمق رنگ است . این دو مشخصه معرف کیفیت عکس مربوط هستند و البته در حجم فایل عکس هم تاثیر دارند .
وضوح تصویر (RESOLUTION) :
وضوح تصویر در عکس دیجیتال با حاصلضرب تعداد سطرها و ستون های تشکیل دهنده آن بیان میشود . به عنوان مثال در وضوح تصویر (600×800) عدد سمت راست تعدادسطرها و عدد سمت چپ تعداد ستون ها را نشان میدهد و به عبارتی دارای 600 ردیف است که در هر ردیف 800 نقطه قرار گرفته است . حاصلضرب این دو عدد 480000 یا KP480 تعداد نقاط تشکیل دهنده عکس را تعیین میکند . واضح است هرچه وضوح یک تصویر بیشتر باشد ، تعداد نقاط آن بیشتر است و عکس از کیفیت بالاتری برخوردار میباشد . (KP یا KILO PIXEL کیلو پیکسل ، واحد نمایش وضوح تصویر است )
عمق رنگ (COLOR DEPTH) :
عامل دیگری که در کیفیت عکس دیجیتال نقش دارد ، عمق رنگ است . عمق رنگ معرف حداکثر تعداد رنگ هایی است که میتواند در یک تصویر وجود داشته باشد . در دنیای پیرامون ما میلیون ها رنگ متفاوت وجود دارد . وقتی به منظره ای نگاه می کنیم ، چشم ما قادر به تشخیص میلیون ها رنگ است ، اگرچه ممکن است این رنگ ها اندکی در روشنی یا تیرگی با هم تفاوت داشته باشند .
وقتی یک تصویر واقعی به صورت دیجیتال در می آید ، هرقدر که طیف رنگ های آن تصویر گسترده باشد و تعداد رنگ های بیشتری را ذخیره نماید ، آن تصویر واقعی تر و زیباتر جلوه خواهد کرد . عمق رنگ عکس دیجیتال به قابلیت دستگاهی برمیگردد که آن را ایجاد کرده است .
عکس دیجیتال چگونه خلق میشود ؟
دوربین دیجیتال DIGITAL CAMERAS
اسکنرها SCANNERS
نرم افزارهای ویرایش عکس PHOTO EDITING SOFTWARES
انواع دوربین :
با وجود اختلاف و تنوع ظاهری ، دوربین ها را از لحاظ اندازه فیلمی که بکار میبرند میتوان به سه گروه تقسیم کرد :
دوربین های 35 میلیمتری
دوربین های 6×6 سانتیمتر
دوربین های 12×9 و بزرگتر
دوربین های 35 میلیمتری :
در تمام دوربین های این گروه از فیلم هایی که در ابتدا برای فیلمبرداری ساخته میشد استفاده میشود . این فیلمها که در دو کنار آنها سوراخ های منظمی وجود دارد 35 میلیمتر عرض دارند و عکسی که روی آنها گرفته میشود معمولا به ابعاد 36×24 میلیمتر است . به این فیلمها (فیلم 135)نیز میگویند .
این نوع دوربین ها به دلیل کوچکی حجم و سبکی وزن ، برای عکسبرداری سریع و زیاد مناسبترند .
یکی دیگر از امتیازهای این دوربینها امکان گرفتن 24 یا 36 عکس روی یک حلقه فیلم است .
دوربین های 6×6 سانتیمتر :
در این دوربین ها از فیلم هایی استفاده میشود که عزض آنها 6 سانتی متر است و همیشه همراه با حفاظی از نوار کاغذی سیاه روی قرقره پیچانده شده است . هر حلقه میتواند 12 عکس 6×6 بگیرد . این نوع فیلمها را در فروشگاه ها (فیلم 120) می خوانند و یک نوع دیگر آن که طولش بیشتر و به اندازه 24 عکس است (فیلم 220) خوانده میشود . امتیاز عمده این گروه ، بزرگی نگاتیو است .
دوربین های 12×9 و بزرگتر :
فیلم این دوربینها دیگر به شکل نوار نیست و برای هر عکسبرداری از یک قطعه فیلم بریده شده استفاده میشود . این فیلمها را (فیلم تخت) میگویند . چون عکاسی با دوربینهای بزرگ باید حتما با سه پایه انجام بگیرد ، استفاده از اینگونه دوربینها در همه جا میسر نیست و مانند دوربینهای کوچک سرعت عمل ندارند . مزیت این دوربینها ، بزرگی قابل توجه نگاتیو آنهاست که از طرفی امکان بزرگنمایی را میدهد و از طرف دیگر رتوشهای دقیق و خوب را ممکن میسازد ، کاری که با فیلمهای کوچکتر ابدا میسر نیست .
البته این دوربینها با همین ابعاد فیلم جای خود را به کارت های حافظه (RAM) داده اند و اکثر دوربینهای موجود از گروه دوربین های 35 میلیمتر هستند . در این نوع دوربینها ، تصویر به جای اینکه روی فیلم ثبت شود ، به حسگر دوربین منتقل شده و سپس در حافظه ثبت میشود .
چه دوربینی تهیه کنیم ؟
گزینش شما بستگی به هدفتان از عکاسی و بودجه ای که برای آن گذاشته اید دارد . اگر به شاخه های عکاسی نگاه کنید خواهید دید که هر کدام به گونه ی ویژه ای به دوربین عکاسی و ابزار نیازمند هستند . به یاد داشته باشید برای گرفتن عکس خوب ، الزاما به یک دوربین گران بها و پیشرفته نیاز نیست . با ساده ترین دوربینهای عکاسی نیز میتوان عکسهای هنرمندانه گرفت .
دوربینها را میتوان از جنبه های گوناگون تقسیم بندی کرد :
دوربینهای فشرده (COMPACT) : معمولا خودکار هستند که این ویژگی ، به کارگیری آنها را ساده میکند . ویژگی دیگر آنها سبکی و کم حجم بودن آنهاست .
دوربینهای تک عدسی انعکاسی (SLR) : به طور دستی تنظیم میشوند و دست عکاسان را برای آفرینش هنری بیشتر باز میگذارند .
دوربینهای قطع متوسط : این دوربینها به غلط 120 میلیمتر نام گذاری شده اند و فیلم رول در آنها جای میگیرد . به دلیل بزرگی نگاتیو ، عکس به دست آمده با دقتی بالا و کیفیت رنگی عالی خواهد بود . البته از این دوربینها بیشتر در آتلیه ها ، عکاسی صنعتی و تبلیغاتی استفاده میشود .
قبل از خرید دوربین این سوالات را به خاطر بیاورید تا بهتر تصمیم گیری کنید :
در چه سطحی میخواهید عکاسی کنید ؟
به دوربین چند مگاپیکسلی احتیاج دارید ؟
حجم و اندازه دوربین چقدر باشد ؟
لنز دوربین شما چه مشخصاتی داشته باشد ؟
آیا به دوربینی که قابلیت تعویض لنز را دارد ، احتیاج دارید ؟
به چه مقدار حافظه دوربین احتیاج دارید ؟
کیفیت عکسها چقدر برایتان مهم است ؟
چه مقدار میخواهید هزینه کنید ؟
نکاتی دیگر درباره انتخاب دوربین :
وضوح موثر _ فاصله کانونی لنز _ حداقل و حداکثر سرعت شاتر _ کمترین و بیشترین اندازه دیافراگم _ حالتهای مختلف عکسبرداری _ مجهز بودن به تایمر _ امکان نصب بروی سه پایه _ امکان نصب فلاش اضافی _ قابلیت فوکوس دستی _ قابلیت FOCUS LOCK قفل فوکوس _ حساسیت ISO _ امکان تعویض لنز و یا نصب لنزهای تبدیل
برای خرید دوربین بهتر است با اشخاصی که با دوربین و این رشته سررشته دارند ، مشورت کنید و سپس با آگاهی کامل نسبت به خرید دوربین اقدام نمائید .
تجهیزات اصلی دوربین :
عدسی ( لنز ) و انواع آن :
شکی نیست که مهمترین قسمت هر دوربین عکاسی عدسی یا لنز آن است . کیفیت هر تصویر ، از وضوح کامل در تمام نقاط گرفته تا فقدان کج شکلی و هر نوع انحنا و اعوجاج خطوط و غیره بستگی به طرز ساختمان و جنس شیشه و مواد پدید آورنده عدسی و همچنین وضع قرار گرفتن اجزاء سازنده آن دارد . بدیهی است که بهای عدسی نیز به همه این عوامل مستقیما مربوط میشود .
لنز مجموعه ای از عدسی های محدب و مقعر است که تشکیل یک عدسی محدب مرکب را میدهند . لنز پرتوهای نور را به سمت دوربین و دریچه ورودی می آیند ، در یک نقطه (کانون لنز) متمرکز میکند . کیفیت ساخت و جنس لنز در کیفیت تصویر نقش زیادی دارد .
بر روی لنز دوربین اطلاعاتی حک شده است که ما را در انتخاب و شناسایی ویژگی های آن لنز یاری میدهد :
شرکت سازنده لنز
جنس لنز
مقدار بزرگنمائی (zoom factor) : در صورتی که لنز خاصیت بزرگنمایی داشته باشد ، مقدار آن قید میشود مثل 2X یا 3X و …
فاصله کانونی ( focal length ) : پرتوهای نوری که از فاصله بسیار دور به لنز میرسند ، همگی در کانون لنز متمرکز میشوند
درجه دیافراگم (f/stop) : نسبت فاصله کانونی لنز به بزرگترین قطر دیافراگم
انواع لنز :
لنزهای نرمال (normal lenses) : دارای زاویه دید شفاف چشم انسان (45 درجه) هستند . فاصله کانونی آنها حدود mm 75- 38 میباشد .
لنزهای واید (wide lenses) : فاصله کانونی آنها از لنزهای نرمال کمتر است و در حدود mm 38-24 میباشد . زاویه دید آنها بیشتر از لنز نرمال است و برای عکسبرداری از مناظر ، ساختمانهای بزرگ و عکس های گروهی استفاده میشوند .
لنزهای چشم ماهی (fish-eye lenses) : فاصله کانونی کمتر و زاویه دید بیشتر از لنزهای واید دارند . تصاویر آنها بصورت کروی شکل در می آید . فاصله کانونی mm24- 8
لنزهای ماکرو (macro lenses) : به منظور عکسبرداری از موضوعات در فاصله بسیار نزدیک استفاده میشوند (معمولا mm60- 10) مثلا برای عکاسی از گلها ، تمبر ، سکه و …
لنزهای تله فتو (photo lenses Tele) : فاصله کانونی آنها بیشتر از لنزهای نرمال و زاویه دیدشان باریک تر میباشد . معمولا برای بزرگنمایی و عکاسی از فواصل دور استفاده میشود . مثل عکاسی ورزشی و حیات وحش و … _ فاصله کانونی mm 345- 75 و بیشتر میتواند باشد
لنزهای زوم و بزرگنمایی (zoom lenses) : این لنزها روی اکثر دوربینهای امروزی قرار دارند و در ساخت آنها از چندین لنز دیگر استفاده شده است . با تنظیم اتوماتیک فاصله این لنزها ، فاصله کانونی لنز تغییر یافته و تا حدودی حالتهای واید یا تله را در اختیار عکاس قرار میدهد .
فاصله کانونی چیست ؟
برای همه ما پیش آمده است که روزی با یک ذره بین ، کاغذی را به کمک نور خورشید آتش زده باشیم . نقطه ای که اشعه خورشید در آن متمرکز میشود و کاغذ آتش می گیرد کانون عدسی است .
به بیان علمی تر ، پرتوهای نوری که از فاصله دور (بی نهایت) به یک عدسی محدب برسد ، پس از عبور از عدسی در یک نقطه جمع میشود که آنجا را کانون عدسی میگویند و فاصله کانون را تا مرکز اپتیک عدسی ، فاصله کانونی مینامند .
هر لنز دارای زاویه دید خاصی است که هرچه در داخل آن قرار بگیرد عکسش گرفته میشود . به نسبت کوتاهی یا بلندی فاصله کانونی این زاویه تغییر میکند : بدینگونه که هرچه فاصله کانونی کوتاهتر باشد زاویه دید بازتر خواهد بود و هر قدر فاصله کانونی بلندتر شود زاویه دید بسته تر خواهد شد . همین امر موجب پیدایش عدسیهای گوناگون میشود .
نکاتی در رابطه با نگهداری لنزها :
برای پاک کردن عدسی از برسهای بسیار نرمی که برای این منظور ساخته میشوند استفاده کنید _ دستمال های مخصوصی نیز برای پاک کردن عدسیها وجود دارد که بی ضرر هستند _ درپوش لنز را جزء در موقع لزوم برندارید _ عدسی را در معرض رطوبت و تابش مستقیم نور خورشید قرار ندهید _ گرد و غبار از وضوح تصویر می کاهد _ ظهور لکه های زرد در داخل لنز ، خبر از جدا شدن عدسیها میدهد .
شاتر یا مسدود کننده ( shutter) :
شاتر مانعی است به شکل پرده که پس از لنز قرار میگیرد و مانع نور به دوربین یا برخورد آن به فیلم میشود . هنگام عکسبرداری و با فشار دکمه ، شاتر کنار رفته و نور به داخل میتابد .
در دوربینها 2 عامل وجود دارد که میتوان مقدار نور ورودی را معین ساخت 🙁شاتر و دیافراگم) سرعت شاترها در دوربینهای سنتی همیشه یکسان و به ترتیب زیر میباشد :
(1 _2/1 _ 4/1 _ 8/1 _ 15/1 _ 30/1 _ 60/1_ 125/1_ 250/1 _ 500/1_ 1000/1)
اگر سرعت شاتر دوربین را روی 500/1 قرار دهیم ، یعنی شاتر دوربین در یک پانصدم ثانیه ، باز و بسته خواهد شد و به اندازه مدت زمان باز و بسته شدن شاتر، نور وارد دوربین میشود .
(با افزایش هر درجه از سرعت شاتر ، میزان سرعت 2برابر و مقدار نور ورودی نصف خواهد شد)
انواع مسدود کننده (شاتر) :
مسدود کننده مرکزی یا تیغه ای :
از تیغه های فلزی تشکیل یافته و در میان عدسی های لنز با چند میلیمتر فاصله از دیافراگم جای دارد و از مرکز به طرف خارج ، باز میشود . چون این مسدود کننده ها در داخل لنز جای دارند لذا در دوربین هایی از آنها استفاده میشود که لنزهای ثابت و غیر قابل تعویض دارند .
مسدود کننده کانونی یا پرده ای :
به طوریکه از اسم آن پیداست در سطح کانونی عدسی جای دارد ، یعنی در نزدیکترین فاصله نسبت به فیلم ، به همین علت نیز جای آن همیشه در بدنه دوریبین است و در موقع تعویض عدسی مانع رسیدن نور به فیلم میشود . وقتی مسدود کننده های مرکزی کنار میروند ، کل فیلم به یکباره نور میخورد ولی درمسدود کننده های کانونی چون از2 پرده تشکیل شده اند ، فیلم اندک اندک نور میبند .
حالت منجمد کردن سوژه (Freez) :
برای ایستا نشان دادن یک موضوع متحرک ، سرعت بالای شاتر را برگزینید (250- 500- 1000) با اینکار حرکت را تثبیت یا میخکوب میکنید یا اصطلاحا موضوع منجمد (freez) شده است .
حالت و حس حرکت در عکس :
برای افزایش حس حرکت درعکس و حس نمایشی آن سرعت پائین شاتر را برگزینید (15- 8- یا 4) در این حالت موضوع متحرک و تصویر با دنباله ای کشیده و محو ثبت میشود . سرعت پائین شاتر ، عناصر متحرک و ثابت را از هم جدا میکند . البته سرعت خیلی پائین شاتر مثل 1:8 ثانیه ، نمیتواند موضوعات متحرک را نمایش دهد و در این حالت هیچ جزئیاتی از موضوع درعکس ثبت نمیشود .
شاید بارها و بارها تصاویر رودخانه ها را دیده اید که رنگ آنها شیری رنگ شده ، خط آب از بین رفته و همچنین ردی از خود برجا گذاشته است . تمام این جلوه ها به وسیله سرعت شاتر امکان پذیر است و فقط کافیست یکبار امتحان کنید .
تکنیک پان کردن (pan) :
هنگامی که سوژه در حال حرکت است ، اگر بعد از فشردن دکمه شاتر ، همچنان سوژه را با دریچه باز دنبال کنیم ، پس زمینه آن مات ، کدر و رگه دار میشود و این تکنیک القاء حس حرکت را به بیننده میدهد که به آن تکنیک پان کردن میگویند .
در این تصویر عکاس توانسته با سرعت شاتری معادل 1000/1 ثانیه ، تصویر را منجمد کند و همچنین با دنبال کردن سوژه از نمایاب دوربین بعد از فشردن دکمه شاتر و استفاده سه پایه که برای تصویری بهتر ضرورت دارد ، توانسته تکنیک پان را اجرا کند و ما با دیدن این تصویر ، حس حرکت و سرعت را احساس می کنیم .
دیافراگم یا روزنه (میدان وضوح) :
علاوه بر پرده مسدود کننده ، برای کنترل مقدار نوری که از عدسی میگذرد ، پرده دیگری بنام دیافراگم وجود دارد که از تیغه های نازک فلزی ساخته شده و مانند مردمک چشم ، کوچک و بزرگ یا تنگ و گشاد میگردد . با این عمل نور کمتر یا بیشتر به داخل دوربین راه می یابد .
به خاطر داشته باشید که وظیفه دیافراگم فقط کنترل نور نیست و میزان عمق میدان نیز به عهده آنست اگر توجه کرده باشید ، وقتی به نقطه ای نگاه میکنید فقط آن نقطه را واضح می بینید و آنچه در فاصله های نزدیکتر و دورتر است ناواضح و شبح گونه به نظر میرسد . برای واضح دیدن هر یک از این نقطه ها ، عدسی چشم تغییر حالت میدهد تا با فاصله جدید انطباق پیدا کند و نسبت به آن تنظیم شود . در دوربین عکاسی نیز چنین وضعی وجود دارد و برای هر فاصله ای باید تنظیمی به عمل آورد تا تصویری واضح و دقیق به دست آید . این عمل با عقب و رفتن عدسی و تغییر فاصله آن نسبت به سطح تصویر (سطح فیلم) انجام میگیرد .
تیغه های فلزی و یک حلقه چرخنده این تیغه را تنظیم میکند و با چرخش به راست یا چپ سبب باز و بسته شدن آن میگردد . در تمام دوربینها اعداد روزنه ها ثابت هستند . و اعدادی که برابر یک شاخص ثابت میگذرند درجه های دیافراگم را نشان میدهند .
درجه های استاندارد دیافراگم : (4/1_2_8/2_4_6/5_3/6_1/7_8_10_11_16_22_36 )
که در این درجه ها کوچکترین عدد نشانه گشاده ترین دهانه است و هرچه اعداد بزرگتر شوند ، نشان دهنده دیافراگم بسته تری خواهد بود . این اعداد را با حرف f (f number) نشان میدهند .
درجه های دیافراگم چنان محاسبه و تنظیم شده اند که اگر دیافراگم یک درجه بسته تر شود مقدار نوری که از آن میگذرد نصف و اگر یک درجه بازتر گردد ، دوبرابر خواهد شد . مثلا نوری که از دیافراگم f: 11 میگذرد نصف f: 10 و دو برابر f: 16 است .
در نتیجه مقدار نوری که در سه وضع زیر به فیلم میرسد یکسان خواهد بود :
60/1 ثانیه با f:8 = 30/1 ثانیه با f:10 = 15/1 ثانیه با f:11
در اینجا سوال زیر پیش می آید :
در حالی که ما میتوانیم با دیافراگم بازتر مدت زمان کوتاهتری به فیلم نور بدهیم و با سرعت بیشتری عکس بگیریم ، بستن دیافراگم که موجب کاهش سرعت میشود ، چه فایده و نتیجه ای میتواند داشته باشد ؟
برای این سوال باید بدانیم میدان وضوح چیست و با افزایش و کاهش عمق میدان آشنا باشیم .
میدان وضوح :
میدان وضوح منطقه ای است که در پس و پیش فاصله تنظیم شده وجود دارد . بهتر است قبلا توضیحی در مورد مفهوم وضوح بدهیم :
تصویر وقتی واضح است که نقطه های آن حقیقتا به شکل نقطه درآمده باشد و زمانی ناواضح است که نقطه ها در میان لکه های کوچک کم و بیش گسترده ای غوطه ور باشند . این لکه ها را دایره های ابهام مینامند .
وضوح تصویر به عوامل گوناگونی بستگی دارد : از قبیل کیفیت عدسی ، بستگی یا گشادی دیافراگم و مخصوصا دقتی که در انتخاب فاصله تنظیم به عمل می آید . این بدان معنا است که قواعد و اصول عمق میدان را باید به دقت مورد مطالعه قرار بدهیم .
کاهش عمق میدان :
کاهش عمق میدان باعث میشود تصویر تنها در فاصله محدودی شفاف بیافتد و بقیه تصویر ، مات یا غیر واضح شود . از این حالت در عکاسی از چهره یا مواردی که قصد داریم سوژه اصلی را از زمینه جدا کنیم استفاده میشود . برای این منظور باید از دیافراگم های بازتر (f کوچکتر) استفاده کرد
نکته : برای کاهش عمق میدان ، نزدیک شدن بیشتر به سوژه یا زوم روی آنها نیز موثر است .
افزایش عمق میدان :
افزایش عمق میدان ، سبب میشود تمام تصویر ، چه در پیش زمینه و چه در پشت زمینه ، شفاف و واضح بیافتد . در عکاسی از مناظر میتوان از این حالت استفاده نمود . برای این حالت کافیست از کوچکترین اندازه های دهانه دیافراگم (f بالا) استفاده کرد ، در صورت امکان از سوژه فاصله گرفت و دوربین را در حالت واید یا غیر زوم قرار داد .
برای واضح شدن تمام تصویر در این حالت لازم است ، فاصله میان دوربین و دورترین محلی را که میخواهید در تصویر شفاف بیافتد ، به 3 قسمت تقسیم کرده و دوربین را در فاصله (یک سوم 3/1) از خودتان فوکوس نمائید .
هرگاه امکان تعویض عدسی دوربین وجود داشته باشد ، ما خواهیم توانست بر عمق میدان مسلط شویم . اگر بخواهیم همه پلانهای تصویر واضح باشد بهتر است از یک عدسی با فاصله کانونی کوتاه (زاویه باز) و دیافراگم بسته استفاده کنیم . برعکس ، اگر بخواهیم موضوعی را از زمینه شلوغ آن جدا کنیم ، کافی است از یک عدسی با فاصله کانونی بلند (تله فتو)و دیافراگم باز کمک بگیریم .
جداسازی یک موضوع واضح مانند چهره انسان ، از اطراف و جوانب محو آن ، کاری است که حال و هوای شاعرانه به تصویر میبخشد و در عین حال یکی از شیوه های عکاسی خوب محسوب میشود
به یاد داشته باشید که به هنگام تغییر دیافراگم جهت کاهش یا افزایش عمق میدان ، تاثیر مستقیم بروی شاتر میگذارید و باید میزان سرعت شاتر و نوردهی توسط آنرا نیز در نظر داشته باشید .
یادآوری :
برای افزایش عمق میدان معمولا بهتر است از حالت Apertur (که در اکثردوربینها با کلمه ( A مشخص شده استفاده کنید و دیافراگم را روی بسته ترین حالت قرار دهید . در این صورت دوربین به منظور نوردهی مناسب سرعت شاتر را به صورت اتومات تنظیم میکند . اگر دوربین شما امکان تنظیم دستی (حالت وضعیت A) را ندارد ، برای افزایش عمق میدان میتوانید از ترفندهای زیر استفاده کنید :
در نور زیاد خورشید عکاسی نمائید ، در این حالت دوربین دیافراگم را روی بسته ترین حالت قرار میدهد . برای اینکه کاملا این مسئله را متوجه شوید مثالی میزنیم : اگر با چشمان خود رو به محلی پر نور یا به سمت خورشید نگاه کنید ، خواهید دید که ناخودآگاه چشمان شما بسته میشود و دقیقا این حالت در دوربین شما رخ میدهد که نورسنج داخلی دوربین هرگاه به سمت محلی پر نور نشانه رود ، دیافراگم را جهت وارد شدن نور کمتر ، تنگتر میکند .
لنز را از حالت زوم خارج کرده و به صورت WIDE درآورید . اگر دوربین شما قابلیت تعویض لنز را دارد میتوانید با جابه جایی لنز این حالت را اجرا کنید .
از سوژه فاصله بگیرید .در موضوعات قبلی گفته شد که ، وقتی لنز دوربین روی موضوعی نزدیک متمرکز میشود (فوکوس کردن که در فصل بعدی با آن آشنا میشوید) ، دیافراگم باز شده و پشت سوژه را مات میکند . پس برای عکس این عمل ، فوکوس را در فاصله دورتری انجام میدهیم و از سوژه مورد نظر فاصله میگیریم .
با اندکی تمرین کردن به راحتی میتوانید کاملا با عمق میدان توسط تغییر دیافراگم آشنا شوید ، از هر سوژه ای میتوانید استفاده کنید ،حتی اگر موضوعتان یک تکه سنگ کوچک باشد .
مشخصات فنی عکس : F:5/6 _ 1/160 s _ 105 mm _ iso 100
نورسنج چیست ؟
نورسنج دستگاهی است که کمیت نور را میسنجد و برحسب حساسیت دوربین (ISO) ، دیافراگم و سرعت مناسب و قابل استفاده را نشان میدهد . درتمام دوربینهای موجود این نورسنج قرار گرفته است (به غیر بعضی ، از دوربینهای حرفه ای ) و برای آشنا شدن با کار اصلی آن فقط کافیست دوربین را سمت یک محل پر نور بگیرید و خواهید دید که نورسنج سریعا عمل کرده و نور صحنه را کمتر میکند و در عکس این عمل ، اگر دوربین رابه سمت محلی کم نور نشانه روید ، نور صحنه را بیشتر میکند .
نورسنجها اغلب از جنس سلنیوم ساخته شده اند . این گیرنده سطحی نسبتا بزرگ از جنس فلز دارد که اندازه آن گاه به چند سانتی متر نیز میرسد . سلول حساس سلنیوم هنگامی که نوری دریافت میکند جریان الکتریسیته ای متناسب با شدت نور پدید میاورد و مقدار صحیح سرعت شاترو دیافراگم برای گرفتن عکس با نوردهی مناسب را مشخص میکند . این نورسنجها در کنار مزیت هایی که دارد و کار عکاسان را آسانتر کرده است ، معایبی نیز دارد که یکی از این ضعف ها ، حساسیت آنها در برابر نورهای کم است و دیگراینکه در بعضی از موارد اشتباه میکنند یا به اصطلاح گول میخورند که در مورد آن توضیح خواهیم داد .
این نورسنجها به دلیل اینکه در پشت عدسی قرار دارند ، روش نورسنجی آنها همیشه به روش نور منعکس است و یک نورسنجی کلی انجام میگیرد . البته این نوع نورسنجی میتواند اشتباهاتی داشته باشد : مثلا اگر کسی در جلوی زمینه ای از درختان و برگهای تیره یا برعکس در مقابل یک دیوار سفید ایستاده باشد ، نتایج نورسنجی کلی از موضوع بسیار متفاوت خواهد بود . در هر دو حالت نورسنج تحت تاثیر نور محیط قرار میگیرد که یا کلا تیره است یا کلا روشن ، در حالی بدون شک ناحیه مهمی که می بایستی اندازه گیری شود ، صورت شخص است نه کل تصویر .
در بالا یادآور شدیم که نورسنج در بعضی از موارد گول میخورد و مثالی نیز برای نورسنج زدیم که اگر دوربین را به سمت محلی پر نور نشانه رویم ، نور صحنه کم میشود . پس وقتی نورسنج در مقابل یک دیوار سفید قرار میگیرد ، بلافاصله نور صحنه را کم میکند . حال شاید متوجه شده باشید که چرا در بعضی از موارد وقتی از چهره ای در محلی پر نورعکس انداخته اید ، صورت شخص تیره شده است . ( مثل شخصی که در مقابل یک منظره پرنور و روشن مثل دریا قرار گرفته است )
حال شاید از خود این سوال را بپرسید که چه طور میشود این مشکل را حل کرد :
درهنگام عکاسی رو به یک منظره خیلی روشن یا حتی سوژه ای سفید و روشن از هود لنز (آفتابگیر) استفاده کنید
در اکثر دوربینها دکمه ای بنام جبران نوردهی وجود دارد که با علامت +/- نشان داده شده است که با بالا بردن میزان نور به سمت + میتوان نور صحنه را تغییر داد .
از قفل نوردهی (AE Lock) استفاده کنید که این گزینه این امکان را به عکاس میدهد که نوردهی را بر روی هر نقطه از تصویر که بخواهد تنظیم کند .
دیافراگم را نیم ،یک، یا حتی در بعضی از موارد که نوردهی کم است ، دو درجه باز کنید که در جدولی آنرا خواهید آموخت .
قفل نوردهی (AE LOCK) :
برای اینکه بتوانیم نوردهی را روی هر نقطه ای تنظیم کنیم ، ابتدا سوژه را در مرکز کادر قرار داده و سپس نورسنجی را در حالت SPOT یا CENTER قرار میدهیم و دکمه شاتر را تا نیمه فشار میدهیم وسپس قفل AE را فعال میکنیم و حال دکمه شاتر را تا انتها فشارداده وعکس میگیریم . با این عمل نورسنج دوربین فقط مرکز تعیین شده وسط کادر را نورسنجی میکند .
روش کار نورسنج ها :
تمامی نورسنج ها طوری طراحی شده اند که از یک سایه روشن نورسنجی میکنند و همچنین بر اساس کارت خاکستری 18% درصد . سایه روشن یعنی صحنه ای که نه چندان روشن باشد و نه چندان تیره و یک تون خاکستری مثل آسفالت خیابان ، صخره ها ، بتون ، مقوای طوسی و … داشته باشند . فض کنید از یک چهره می خواهید عکس بگیرید و در چهره آن نقاط خیلی روشن که توسط آفتاب روشن شده و نقاط خیلی تیره (سایه) وجود دارد . حال برای نورسنجی صحیح از قسمتهای سایه روشن نورسنجی میکنیم ، مثل اطراف بینی ، زیر چانه و …
نورسنجی میانگینی:
در این حالت دوربین را در حالت M یا دستی قرار داده و کارت خاکستری 18% را در در کنار سوژه قرار میدهیم و دیافراگم را تا نصف میفشاریم و حال با دیدن اعداد ارائه شده (دیافراگم/شاتر) در داخل نمایاب ، آنها را به ذهن میسپاریم و دوربین را از حالت دستی به تغییربرنامه (A-S-P) انتقال میدهیم و همان اعداد ارائه شده توسط نورسنج دوربین را با تغییر 5/0 درجه دیافراگم بازتر (عدد کمتر) به دوربین داده و سپس عکس میگیریم .
نکته : روشهای دیگری نیز مثل نورخوانی کف دست ، نورخوانی از برگ درختان در مواقعی که در طبیعت هستیم و … نیز وجود دارد که به روش بالا عمل میکنیم .
نوردهی به وسیله برکتینگ (Bracketing) :
در بعضی از دوربینها برنامه ای با این اسم وجود دارد که با فعالسازی این کلید میتوان 3 یا 7 عکس با نوردهی های مختلف بگیریم . این گزینه اکثرا در دکمه وضعیت درایو قرار دارد ( ) هنگامی که نور نامشخص یا با اختلاف زیاد در محیط موجود است (نقاط خیلی تیره و خیلی روشن) ، تعیین میزان نوردهی مناسب سخت است ، پس بهترین روش برای نوردهی درست شیوه برکتینگ است که به این روش نوردهی کمابیش میگویند . اگر دوربین شما مجهز به این گزینه نیست میتوانید با استفاده از نورسنج دوربین ، یک عکس بگیرید وسپس عکسهای دیگر را با تغییر نیم یا یک درجه دیافراگم بازتر یا بسته تر بگیرید که دراصطلاح میگویند یک استاپ بازتر یا بسته تر (stop) . اگرچه اینکارموجب صرف وقت بیشتری میشود ولی احتمال به دست آوردن عکس مطلوب ، بیشترخواهد شد . نکته دیگراینکه این روش را میتوان با دیافراگم های مختلف و هم با سرعت های مختلف انجام داد .
الگوهای نورسنجی :
نورسنجی در دوربین های پیشرفته با الگوهای مختلفی برای شرایط گوناگون برنامه ریزی شده است و با قابلیت ارزیابی کلی نور صحنه فرمان میگیرند . در این حالت صفحه نمایاب به چندین قسمت تقسیم و قسمتهای مختلف نیز به صورت ناحیه ای یا جدول بندی برنامه ریزی شده اند . این حالتها ممکن است در دوربینها از لحاظ ظاهری متفاوت باشد ولی در یک جمع بندی کلی میتوان الگوهای نورسنجی را بدین ترتیب تفکیک کرد :
الف) نورسنجی نقطه ای (spot)
ب) نورسنجی معدل گیری با تاکید ناحیه مرکزی (center)
ارزایابی کلی ناحیه ای (multi segment)
الف) نورسنجی نقطه ای : در این روش نورسنج دوربین تمام تمرکز خود را برای خواندن بسیار کوچکی در مرکز صفحه نمایاب به کار میبرد . در این روش دیگر نیاز چندانی به نزدیک شدن به موضوع برای جلوگیری از تاثیر نورهای مزاحم بر نورسنج نیست . این حالت برای نورسنجی ناحیه های حساس صحنه که از کنتراست بالایی برخوردارند یا برای نقاطی از صحنه که میخواهیم فقط مرکز آن نورسنجی شود ، بسیار مناسب است . در حالت استفاده از قفل نوردهی AE ، نورسنجی را روی این گزینه فعال میکنیم .
ب) نورسنجی مرکزی : در این حالت نورسنج بیشترین حساسیت خود را بر ناحیه مرکزی نمایاب متمرکز میکند و نور سایر نواحی با نسبتهای اختصاصی کمتری در معدل گیری کلی نورسنج منظور میشود . این روش برای عکسبرداری از موضوعهایی که نسبتا در مرکز عکس واقع شده اند و اطراف آنها را نیز کنتراست ملایمی تشکیل داده است ، نتایج دقیقی به دست میدهد .
ج) نورسنجی ارزیابی کلی ناحیه ای : در این حالت نورسنج دوربین وضعیت کلی نور ناحیه های مختلف صحنه را بر اساس الگوی برنامه ریزی شده خود ارزیابی و مناسبترین ترکیب درجه دیافراگم و سرعت شاتر را برای شرایط مختلف به طور خودکار به کار میبرد . این سیستم در اکثر دوربینها قرار دارد و به راحتی تحت تاثیر نورهای مزاحم اطراف ، خطا نمیکند . ولی زمانی که هدف ما نورسنجی مرکز دوربین است و موضوعی در مرکز دوربین قرار دارد ، این حالت موضوع را تحت تاثیر نورهای اطراف قرار میدهد . به عنوان مثال اگر شخصی در کنار یک منظره پر نور باشد و بخواهیم از نورسنجی ناحیه ای استفاده کنیم ، نورسنج دوربین بر اساس منظره پرنور ، نور صحنه را کم کرده و صورت شخص را تیره میکند .
برای یادآوری باید بگوئیم که قبل از نورسنجی ، موضوع را کاملا بررسی کنید و نسبت به آنچه میخواهید ، حلت نورسنجی را انتخاب کنید . در اکثر دوربینها حالتهای نورسنجی در دکمه ای به نام FN قرار دارد ولی برای دسترسی آسان به این گزینه ، در بعضی از دوربینها کلیدی جداگانه روی دوربین قرار داده اند .
فوکوس (FOCUS) :
عملیات فوکوس یا تنظیم فاصله کانونی عدسی دوربین بر اساس فاصله جسم تا دوربین و برای داشتن یک تصویر شفاف و واضح صورت میگیرد . در مطالب قبلی ، ذره بینی را مثال زدیم که با عقب یا جلو بردن ذره بین ، نور در یک نقطه جمع شده و باعث آتش گرفتن کاغذ میشود . در سیستم فوکوس نیز به همین شکل است که با چرخاندن حلقه فوکوس که در جلوی لنز قرار دارد ، در یک نقطه تصویر در بهترین حالت وضوح قرار میگیرد . در دوربینهای جدید سیستم فوکوس خودکار نیز تعبیه شده است که به صورت اتوماتیک فوکوس میکند .
در حالت فوکوس اتوماتیک (AUTO FOCUS یاAF ) دوربین یک پرتو مادون قرمز یا اشعه صوتی را به سمت جلو ساتع میکند و پس از برخورد به جسم منعکس شده و دوربین آنرا از طریق لنز دریافت میکند . سپس کامپیوتر داخلی دوربین با احتساب زمان تاخیر رفت و برگشت اشعه و سرعت آنکه مقدار مشخصی است ، فاصله دوربین تا جسم را محاسبه و لنز را فوکوس میکند .
روش فوکوس بدین صورت است که : در اکثر دوربینها هنگامی که دکمه شاتر را تا نیمه فشار داده و نگه داریم ، فوکوس اتوماتیک عمل میکند و در این صورت اگر این عمل با موفقیت انجام شود ، بوقی خاص یا یک چراغ در داخل نمایاب مشخص و زده میشود . حال باید بدون اینکه دکمه شاتر را رها کنیم ، آنرا تا آخر فشار دهیم تا شاتر فعال شده و دوربین در حالیکه فوکوس شده عکس بگیرد .
AF در چه نقاطی انجام میشود ؟
دوربینها در حالت عادی در نقطه مرکزی صفحه فوکوس اتوماتیک انجام میدهند که به آن حالت center گفته میشود . در این حالت باید جسمی که میخواهیم روی آن فوکوس شود دروسط کادر قرار بگیرد . برخی دوربینهای پیشرفته میتوانند AF را در 3 ، 5 یا 9 نقطه و یا در هر یک از نقاط تصویر انجام دهند . در این شرایط شما میتوانید نقطه AF را از بین چند نقطه انتخاب انتخاب نمائید و حتی در برخی دوربینها به دوربین اجازه دهید نقطه مورد نظر را خود انتخاب کند . این بدان معنی است که اگر سوژه ای در گوشه چپ کادر شما قرار دارد ، AF دوربین را در حالت فوکوس چپ قرار میدهیم و تصویر فقط روی قسمت چپ فوکوس میکند .
در اکثر دوربینها ، روی صفحه و یا در دکمه FN این گزینه وجود دارد که با فعال کردن این گزینه ، آیکن هایی به شکل زیر نمایان میشود و با انتخاب هریک میتوان عملیات فوکوس را انجام داد .
قفل فوکوس AF_LOCK :
در این حالت فوکوس دوربین پس از انجام AF روی یک جسم ، توسط عکاس قفل شده و دیگر تغییر نمیکند . سپس عکاس میتواند از همان صحنه و یا صحنه دیگری عکس بگیرد . این قابلیت در مواردی که AF در فوکوس روی یک شیء دچار خطا میشود ، بسیار مناسب است . هم چنین میتوانیم با این روش فاصله فوکوس را به دلخواه تنظیم کنیم . یعنی اگر دوربین مجهز به حالت فوکوس دستی نباشد ، این قابلیت را شبیه سازی نمائیم . فرض کنید میخواهیم جسمی در فاصله 2 متری شفاف بیافتد . ابتدا دوربین را روی یک جسم یا دیوار به فاصله 2 متری AF کرده ، سپس AF_LOCK را فعال میکنیم و از سوژه مورد نظر عکس میگیریم .
مواردی که ممکن است AF دچار خطا شود و بهتر است از AF_LOCK استفاده کنید :
سوژه با کنتراست کم (CONTRAST)
سوژه ای که در محل AF نور شدیدی از خود منعکس میکند
سوژه هایی که تنها در راستای افقی امتداد پیدا کرده اند
سوژه هایی که حرکت سریع دارند
اشیایی که در فواصل گوناگون قرار گرفته اند
سوژه هایی که در نور بسیار کم مثل شب قرار دارند
فوکوس دستی یا (MF) Manual Focus :
این قابلیت را دردوربینهای حرفه ای و نیمه حرفه ای پیدا خواهید کرد . در این حالت عکاس باید فاصله جسم مورد نظر تا دوربین را وارد کند تا لنز در حالت فوکوس قرار داده شود . در بعضی دوربینهای SLR (دوربینهای حرفه ای با قابلیت تعویض لنز) یک حلقه مخصوص تنظیم فوکوس بر روی لنز قرار دارد . عکاسان معمولا از این حالت برای تهیه عکسهای حرفه ای استفاده میکنند . مثلا با تنظیم دستی فوکوس ، یک سوژه را عمدا تار یا واضح میکنند . در مواقعی هم که AF دوربین نمیتواند به درستی روی یک جسم فوکوس کند ، بهتر است از این حالت استفاده شود .
AF_SERVO : این قابلیت در برخی از دوربینهای حرفه ای وجود دارد و به لنز امکان میدهد به صورت اتوماتیک و همواره ، بروی اشیاء متحرک داخل کادر به صورت فوکوس قرار داشته باشد . یعنی دوربین به صورت هوشمند ، سوژه متحرک داخل کادر را ردیابی میکند . از این قابلیت برای عکاسی های ورزشی یا عکس برداری از حیوانات استفاده میشود .
FOCUS BRACKETING : این گزینه در برخی از دوربینها وجود دارد که در این حالت در هر مرتبه عکسبرداری 3 تصویر میگیرد . یکی بر اساس فوکوسی که تنظیم شده _ دیگری بر اساس فوکوسی در فاصله عقبتر _ و عکس آخر با فوکوس در فاصله جلوتر . بنابراین چنانچه تصویر اصلی به درستی روی سوژه فوکوس نشده باشد ، 2 عکس دیگر با دو فوکوس عقب تر و جلوتر موجود است و عکاس میتواند مناسبترین تصویر را انتخاب کند .
کارت های حافظه :
کارتهای حافظه در دوربینهای دیجیتال برای ذخیره و نگهداری تصاویر درنظر گرفته شده است . زمانی عکاسان با مشکلاتی از قبیل محدودیت تعداد عکس ، حمل نگاتیو ، مشخص نبودن نتیجه کار تا قبل از چاپ عکس ، مشکلات چاپ و … مواجه بودند ولی امروزه میتوان هزاران عکس را در یک کارت حافظه جای داد و همچنین میتوان هنگام عکسبرداری ، از نتیجه کار، آگاه شد و همین امرافراد بسیاری را به این رشته علاقه مند کرده است . کارتها تنوع فراوانی از نظر نوع شرکت سازنده و حجم حافظه دارند . در ساخت این نوع حافظه های دیجیتال عمدتا از فناوری Flash Memory استفاده شده است و مزیت آن در این است که میتواند اطلاعات را بدون نیاز به برق و باتری ، در خود حفظ کند . به این نوع حافظه ها ، حافظه غیر فرار نیز میگویند .
روش کارکرد یک دوربین و ثبت یک عکس بروی حافظه :
تصویر دیجیتال در دوربین پس از شکار شدن توسط عکاس وارد لنز شده و پس از آن به سطح سنسور که امروزه جای فیلم را گرفته است برخورد میکند و در مرحله نهایی ، تصویر خلق شده ، اصلاحاتی در نوردهی و کاهش پارازیت و … روی آن انجام میشود. پس از این مرحله تصاویر در یک حافظه واسط میانی که داخل دوربین قرار گرفته و حجم آن ثابت است ، ریخته میشود (Buffer) و در آخر در حافظه اصلی ذخیره میشود .
انواع کارت حافظه :
PC_CARD از اولین کارت حافظه است که در ابتدا برای انتقال فایلهای حجیم بین کامپیوترها استفاده میشد و اندازه فیزیکی نسبتا بزرگی داشت .
CF یا COMPACT FLASH اندازه این کارت نسبت به PC کوچکتر است و یکی از پراستفاده ترین انواع حافظه میباشد . این کارتها توسط شرکتهای مختلفی ساخته شده اند و هر یک سرعتهای متفاوتی در خواندن و نوشتن اطلاعات دارند
SM یا SMART MEDIAاین کارت باریکتر از نوع CF بوده و مصرف باتری کمتری هم دارد . اما نسبت به محیط های الکترومغناطیسی و اشعه X حساس است .
MS یا SONY MEMORY STICK این کارت محصول شرکت سونی بوده و در حال حاضر بیشتر در دوربین های SONY کاربرد دارد و مانند کارت CF در برابر میدانهای الکترومغناطیسی مقاومت خوبی دارد .
انواع دیگر کارت حافظه XD , SD , MMC کارتMMC ازتلفیق فناوری کارتهای CFوSM ساخته شده است وبه غیرازدوربینها،دردستگاههای دیگری نیزاستفاده میشود
کارتهای SD سرعت انتقال بالایی دارند و مشابه کارتهای SM مصرف باتری آنها پائین است . این کارتها با کارتهای MMC سازگار هستند و کارتهای MMC را میتوان در شکافهای CD استفاده کرد . کارتهای XD ساخت مشترک شرکتهای fuji و Olympus میباشد و دارای ظرفیت بالا در حد 8 GB بوده ، سرعت زیاد و مصرف باتری کمی دارد . مهمترین خصوصیت آن اندازه بسیار کوچک آن است .
MEMORY CARD READER : این دستگاه میتواند تصاویر را از یک یا چند کارت حافظه خوانده و از طریق کابل ارتباطی خود ، وارد کامپیوتر نماید . این دستگاه برای اننقال تصاویر به کامپیوتر از باتری داخلی دوربین استفاده نمیکند و بنابراین طول عمر باتری افزایش می یابد . این دستگاه قادر به خواندن تمام کارتهای CF,SM,MMC,SD وXD میباشد و با کابل واسط USB 2 سرعت مناسبی در انتقال اطلاعات دارد .
در شکلهای زیر نمونه هایی از کارتهای حافظه را ملاحضه میکنید :
نمایاب View finder
نمایاب پنجره ای است که برای مشاهده تصویر و تنظیم کادر عکس استفاده میشود . در تمام دوربینها قبل از اینکه تصویر ثبت شود ، عکاس باید از کم وکیف آن اطلاع یابد و یا به عبارت دیگر باید نور و فاصله موضوع تا دوربین را تنظیم و صحنه را کادر بندی کند که این امر به وسیله نمایاب امکان پذیر میباشد . نمایابها سه نوع دارند به ترتیب زیر:
Optical view finder : این ساده ترین نوع نمایاب است که دارای یک چشمی و مسیر نوری مستقل از لنز اصلی دوربین میباشد . با زوم کردن لنز اصلی ، این چشمی هم به همان اندازه زوم خواهد کرد تا تصویر در اندازه صحیح دیده شود . به این علت که چشمی نمایاب با لنز فاصله دارد ، تصویری که در نمایاب مشاهده میشود دارای مشکل عدم انطباق یا پارالاکس است .
Lcd view finder : این نوع نمایاب از جنس Lcd بوده ، همان تصویری را که بر روی ال سی دی اصلی نقش میبندد ، در یک محدوده کوچکتر حدود 5/0 اینچ نمایش میدهد . اینها دارای چشمی مجزا نیستند و مشکل پارالاکس هم ندارند . در ضمن میتوان برخی از تنظیمات دوربین را حین عکاسی در آن مشاهده کرد .
TTL Optical View finder : بهترین نوع نمایاب بوده ، معمولا روی دوربینهای SLR وجود دارند در این دوربینها نوری که از طریق لنز وارد دوربین میشود به یک منشور یا آیینه میتابد و سپس وارد عدسی نمایاب میشود . بنابراین آنچه درنمایاب میبینیم ، همان چیزی است که به سنسور دوربین میرسد و در عکس وجود خواهد داشت . عبارت TTL به معنای ، از طریق لنز است . چون در واقع این نمایاب تصویر را از طریق لنز دریافت میکند و مشکل پارالاکس هم ندارد .
خطای پارالاکس : زمانی که زاویه دید عکاس با زاویه دید لنز یکسان نباشد این اختلاف زاویه دید باعث حذف بعضی از جزئیات عکس در کناره های تصویر میشود که به آن پارالاکس میگویند . در دوربینهای دولنزی انعکاسی این خطا وجود دارد .
حساسیت آیسو ISO :
با آنکه بر خلاف دوربینهای سنتی آنالوگ در دوربینهای دیجیتال از فیلم استفاده نشده است اما سازندگان این دوربینها با شبیه سازی حالتهای حساسیت فیلم به عکاس امکان میدهند حساسیت سنسور نوری داخل دوربین را نسبت به نور تغییر دهد . آیسو ( ISO ) معیاری برای درجه بندی حساسیت است . زمانی که با حساسیت پائین عکس میگیرید ، به شما تصویری با کیفیت بالا ارائه میدهد و در زمانی که در فضای کم نور قرار دارید و نمیخواهید از فلاش استفاده کنید ، میتوانید از حساسیت بالا بهره بگیرید . البته این نکته را در نظر داشته باشید که استفاده از ISO بالا باعث پدید آمدن پارازیت میشود و در این حالت نقطه های سفید رنگی روی عکس نمایان میشود . دراکثر دوربین ها گزینه ای بنام کاهش پارازیت (Noise) وجود دارد که باعث کم شدن پارازیت در زمان استفاده از حساسیت های بالا میشود . اگر بخواهید خود را درگیر تنظیم ISO نکنید ، آنرا در حالت اتوماتیک (AUTO) قرار دهید در این صورت دوربین با توجه به شرایط نور صحنه ، اندازه دیافراگم و سرعت شاتر ، مقدار ISO را انتخاب میکند .
چنانچه با یک حساسیت مشخص مثل ISO 100 ، اندازه دیافراگم و سرعت شاتر را برای نوردهی مناسب تنظیم کرده اید ، سپس بخواهید حساسیت را به ISO 200 افزایش دهید ، چون حساسیت سنسور دوبرابر شده ، باید دیافراگم را یک درجه ببندید یا سرعت را دوبرابر کنید :
مثال : ( ISO 100 و سرعت 1/125 و F/8 معادل است با ISO 200 و سرعت 1/250 و F/8 ) و یا ( ISO 200 و سرعت 1/125 و F/10 )
برعکس با کاهش حساسیت ISO ، باید دیافراگم را بازتر کنید یا سرعت را کاهش دهید . توصیه میشود حتی الامکان عکسها با ISO پائین (50 تا 150) که حد نرمال است گرفته شود . در صورت عکسبرداری در شب و نور ناکافی ، به جای بالا بردن ISO ، با تنظیم شاتر و دیافراگم ، میزان نور ورودی به دوربین را افزایش دهید .
مقادیرحساسیت نوری که برای دوربینها در نظر گرفته شده است به ترتیب زیر میباشد : 50_100_150_200_400_800_1600_3200_6400_12800
فلاش Flash :
وجود نور کافی شرط اول انجام هر نوع عکسبرداری است . برای عکاسی در فضاهای باز و نور روز مشکل چندانی از این جهت وجود ندارد . لیکن در فضاهای کم نور یا در مکانهای سربسته ، معمولا نور طبیعی موجود برای انجام عکسبرداری کفایت نمیکند . لذا در چنین شرایطی باید نور عکسبرداری به کمک نورهای مصنوعی پر قدرت تامین شود که این دغدغه همیشگی عکاسان بوده و هست . در دوره اولیه عکاسی ، یعنی در تمام سالهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ، روشی که عکاسان برای این منظور به کار میبردند ، بدین ترتیب بود که هنگام عکاسی مواد قابل اشتعالی از قبیل پودر منیزیم را در آتش شعله ور میساختند و در پرتو جرقه های نورانی عکس میگرفتند . دوام این جرقه ها کوتاه بود و علاوه بر این همزمان سازی دقیق این جرقه پراکنی برای زمان نسبتا طولانی عکسبرداری آن زمان ، کار چندان ساده و راحتی نبود . با این همه عکاسان در آن زمان با تکیه بر تجربه و مهارتهای خود با همین روشهای ابتدائی عکسهای درخشانی در تاریخ ثبت کرده اند
در اوایل دهه 1930 میلادی فلاشهای لامپی اختراع شد . این فلاشها در ابتدا حبابهای بزرگ شیشه ای محتوی گاز اکسیژن بودند که چند لایه ورق آلیاژ منیزیم آلومینیوم را در داخل آنها پیچیده بودند و برای اشتعال آنها یک فیلامان حرارتی را که نیروی الکتریکی آن توسط باتری های بسیار بزرگی تامین میشد ، در داخل حباب قرار میدادند . این آلیاژ فلزی پس از اشتعال یکباره میسوخت و نور شدیدی تولید میکرد . با گذشت زمان انواع فلاشهای لامپی ساخته شد .
مکانیسم فلاشهای الکترونیک نسبتا ساده است : مقدار قابل توجهی انرژی الکتریکی در یک خازن ذخیره میشود ، سپس با اتصالی که شاتر دوربین با فلاش برقرار میکند ، تمام یا قسمتی از این انرژی ذخیره شده ، در یک لوله محتوی گاز زنون (لامپ فلاش) تخلیه میشود . این تخلیه الکتریکی در کسر بسیار کوچکی از ثانیه صورت میگیرد و در نتیجه نور بسیار شدیدی تولید میشود .
فلاشها بعد از تخلیه شدن ، احتیاج به شارژ مجدد دارند و زمانی را که لازم دارند بسته به نوع مدار الکترونیک ، منبع انرژی (نوع باتری ، برق شهر) و میزان تخلیه الکتریکی که در هر بار فلاش زدن صورت میگیرد دارد . باتری های معمولی و کهنه برای فلاشهای الکترونیک مناسب نیستند ، زیرا سریع تخلیه میشوند و زمان شارژ مجدد فلاش را بسیار طولانی میکنند .
سرعت همزمانی فلاش :
از آنجا که مدت دوام نور فلاش بسیار کوتاه است ، بنابراین در لحظه فلاش خوردن نباید هیچ مانعی در مسیر نور فلاش تا سطح فیلم و سنسور قرار گیرد . در غیر این صورت این مانع جلوی نور فلاش را سد میکند و باعث میشود که قسمتی از فیلم نور نبیند . در حالت عادی تنها مانعی که جلوی فیلم را میگیرد شاتر دوربین است . یعنی به بیان ساده تر : در همان مدتی که شاتر باز میشود ، فلاش نور خود را پخش بکند و اگر چنین نباشد و سرعت شاتر بیشتر از سرعت پیشنهادی باشد ، قسمتی از عکس نور نخورده و تیره میشود .
اگرچه فلاشها خیلی از مشکلات را حل کرده اند ولی یکی از نقص های بزرگ آن ، از بین بردن سایه ها و تخت به نظر رسیدن موضوع میباشد .
حالتهای مختلف فلاش :
فلاشهای سرخود که در اکثر دوربین های دیجیتال قرار دارند دارای حالتهای مختلفی میباشند که عکاس میتواند بر اساس شرایط صحنه ، آنرا تنظیم کند :
حالت اتوماتیک (Auto) : دراین حالت دوربین تشخیص میدهد نور به میزان کافی وجود دارد یا نه در صورت مناسب نبودن میزان نور ، فلاش به صورت اتوماتیک عمل خواهد کرد .
فلاش همیشه فعال (fill flash) : در این حالت دوربین صرف نظر از اینکه نور کافی در صحنه وجود دارد یا نه ، فلاش را فعال خواهد کرد . از این حالت برای از بین بردن سایه ها و نقاط تاریک در تصویر استفاده میشود .
همزمانی آهسته (slow) : هنگامی که در شب از اشخاص یا اشیاء عکاسی میکنید و فلاش عمل میکند ، سرعت شاتر از حد خاصی پایین تر نمی آید ، بنابراین پشت زمینه تصویر تاریک میشود . برای روشن شدن پشت زمینه میتوان از این حالت استفاده نمود و بهتر است از 3پایه استفاده کنیم .
همزمانی عقب (REAR) : در این حالت هربار که شاتر را رها میکنید ، درست قبل از اینکه نوردهی تکمیل شود عمل میکند . از این حالت برای گرفتن تصویری طبیعی از دنباله یک سوژه متحرک مانند دوچرخه در حال حرکت یا شخصی که در حال حرکت است ، میتوان استفاده نمود .
نکته :
هود لنز یا آفتابگیر ممکن است نور فلاش را سد کرده و باعث لکه ای سیاه در پایین تصویر شود .
هنگام استفاده از فلاش سرخود از فاصله 1 متری و بیشتر عکاسی کنید .
زمانی که نمیخواهید از فلاش استفاده کنید ، حالت فلاش را روی فلاش خاموش قرار دهید .
هر فلاشی یک فاصله ای مشخص را پوشش میدهد و اگر فاصله شما از سوژه زیاد باشد و از فلاش استفاده کنید ، نور فلاش به موضوع نرسیده و باعث تاریک شدن سوژه وپشت زمینه میشود .
ملایم کردن نور فلاش :
یکی از راههای ساده برای ملایم کردن ، بستن چند لایه دستمال کاغذی سفید یا ورقهای سفید در جلوی شیشه فلاش است . راه حل دیگر استفاده از بازتابگر (رفلکتور) است که میتوان با این روش نور فلاش را از راه انعکاسی به موضوع تاباند . و آخرین راه پرپر کردن نور است که بدان ، نور پخشیده نیز میگویند . اگر فلاش شما قابلیت چرخش به سمت بالا و پائین ، چپ و راست را دارد ، میتوانید آنرا به سمت دیوار یا سقف بچرخانید تا ازشدت نور فلاش کاسته شود . در این حالت نور فلاش پس از برخورد به دیوار یا سقف و کاسته شدن شدت نور ، منعکس شده و نور ملایم تری به سوژه برخورد میکند .
در عکس سمت راست نمونه ای از یک فلاش کفشک نشین حرفه ای را ملاحضه می کنید که روی دوربین نصب میشود . و در عکس سمت چپ نمونه ای از فلاش حلقوی که برای عکاسی ماکرو استفاده میشود را می بینید .
( درفصل های بعد به طور کامل درمورد فلاشهای خارجی و حرفه ای (آتلیه ای)صحبت خواهیم کرد )
نکته : هنگامی که فلاش دوربین را فعال میکنیم ، نورسنج داخلی دوربین بلافاصله سرعت شاتر را افزایش میدهد و این عمل خیلی از مشکلات بویژه عکاسی از سوژه های متحرک را از بین میبرد . هنگامی که دیافراگم را انتخاب میکنید ، سرعت شاتر نیز نسبت به آن تغییر می یابد ولی اگرنیاز به سرعت بالای شاتر داشته باشید و سرعت را بالا ببرید ، به ناچار مجبور میشوید دیافراگم را نیز تغییر دهید تا نورسنجی صحیح انجام گیرد . پس تنها گزینه برای تغییر نکردن دیافراگم و افزایش سرعت شاتر استفاده از فلاش است .
فلاش و قرمزی چشمان (Red eye reduction) :
هنگامی که فاصله فلاش تا عدسی دوربین کم باشد این اتفاق می افتد . اما علت قرمز شدن چشمان این است که نور فلاش پس از گذشتن از مردمک به شبکیه میخورد . در آنجا مویرگ های خونی جای دارند که قرمز رنگند و نور فلاش بازتابیده از شبکیه ، در تصویر ، قرمز نمایان میشود .
چند راه حل برای این مشکل وجود دارد : اول آنکه با به کارگیری از یک چراغ مطالعه یا هر منبع دیگری موجب تنگ شدن مردمک چشم شوید .دوم اینکه از سوژه خود بخواهید مستقیم به لنز دوربین نگاه نکند و راه حل سوم ، استفاده از گزینه کاهش قرمزی چشم در دوربین است. این قابلیت در اکثر دوربینها وجود دارد که میتوان به هنگام استفاده از فلاش از آن بهره برد . دراکثر دوربینها این قابلیت در دکمه منو (Menu) قرار دارد و با فعال کردن آن ، آیکن آن نیز روی صفحه نمایش داده میشود .
در قسمت بالای دوربینها ، محلی برای اتصال فلاش های خارجی وجود دارد و به هنگام نصب آن روی کفشک ، فلاش داخلی ( فلاش سرخود دوربین ) غیر فعال میشود . البته فلاش خارجی را از کلید تنظیمات فلاش ، فعال میکنیم که با گزینه WL (فلاش بی سیم) مشخص شده است .
تعادل سفیدی (WB) White Balance :
با وجود میلیونها رنگ ، چشم ما تمامی این رنگها را تجزیه و شناسایی میکند و از هم تشخیص میدهد ولی با وجود این قابلیت ، این نکته را هم باید بیفزاییم که در بعضی از مواقع چشم انسان خطا کرده و رنگها را خوب و صحیح تجزیه نمیکند و به علت نداشتن ممارست ، اغلب رنگها را به شکل ساده و ناقص ثبت مینماید . نه تنها عکاسان آماتور ، بلکه عکاسان با سابقه و پر تجربه نیز اغلب در برابر موضوعهای رنگی ، به تجزیه و تحلیل رنگها نمیپردازند ، در صورتی که اهمیت این مسئله در عکاسی رنگی بسیار زیاد است .
بر اساس اینکه ما تحت تابش چه نوری عکاسی میکنیم ، رنگها قدری با حالت واقعی تفاوت میکنند . عکاسی در روشنایی روز و در محیط بیرون ، رنگ های طبیعی اجسام را حفظ میکند . اما عکاسی تحت نور مهتابی ، رنگ تصویر را قدری متمایل به آبی و سبز (رنگ های سرد) و عکاسی با نور لامپ های معمولی ، رنگها را متمایل به قرمز و نارنجی (رنگ های گرم) خواهد کرد . سیستم اتوماتیک W/B در دوربینهای دیجیتال برای تنظیم و تعادل رنگها در نورهای متفاوت در نظر گرفته شده است تا رنگها حتی الامکان واقعی به نظر برسند . این سیستم به طور اتوماتیک با محاسباتی که روی رنگ تصویر انجام میدهد ، رنگ سفید را تشخیص داده و بقیه رنگها را بر اساس آن تنظیم میکند . این سیستم در شرایطی ممکن است به خطا بیفتد . مثل عکاسی از صحنه ای که تنها یک رنگ غالب دارد . بنابراین امکانی وجود دارد که شما بتوانید تنظیمات این سیستم را خود انجام دهید که برخی حالتهای مرسوم W/B عبارتند از :
Auto حالت پیش فرظ که دوربین اتوماتیک تنظیمات را انجام میدهد
Sunlight مناسب برای عکاسی در محیط بیرون و زیر نور خورشید
Tungsten مناسب برای عکاسی در داخل خانه ، زیر نور لامپ تنگستن (لامپهای معمولی)
Fluorescent مناسب برای عکاسی در داخل خانه ، زیر نور فلورسنت (مهتابی)
Cloudy مناسب برای عکاسی در هوای ابری
Flash مناسب برای عکاسی با نور فلاش
Manual یا سفارشی ، توسط عکاس به وسیله قرار دادن یک کاغذ سفید در جلوی لنز انجام میشود که در صورت بودن زمان کافی ، بهترین حالت تنظیم توازن سفیدی است .
در اکثر دوربینها وقتی وارد برنامه W/B میشویم ویکی از حالات توازن را انتخاب میکنیم ، درهر گزینه یک زیر مجموعه دیگر نیز قرار دارد که با تغییر آنها به سمت (+) و یا (-) میتوانیم رنگها را اصلاح کنیم :
( غلظت رنگ ، اشباع رنگ ، وضوح )
نکته : زمانی که با گزینه (- و+) دمای رنگ را تغییر میدهید ، هرچه به سمت (+) برود ، دمای رنگ بالا رفته ورنگها گرمتر میشوند و در عکس این حالت نیز ، اگر به سمت(–) برود ، دمای رنگ پائیین آمده ورنگ تصویر سردتر میشود . ( دمای رنگ یک ظهر آفتابی حدود k 5400 است )
فرمت فایل های تصویری :
فرمت یا نوع یک فایل تصویری ، مشخص کننده نحوه ذخیره اطلاعات تصویر است . فرمت فایل تصویری را میتوانیم از روی پسوند آن تشخیص دهیم . مثل : ( PHOTO 123 . RAW ) برخی از فرمتهای معروف فایل های تصویری عبارتند از :
RAW : تصاویر خام و فشرده نشده . استفاده در برخی دوربین های دیجیتال ، نیاز به پردازش اضافی در کامپیوتر دارند
BMP : فشرده نشده . ذخیره اطلاعات به صورت نقطه به نقطه
DNG : استانداردی برای فایلهای RAW ارایه شده توسط شرکت Adobe
TIFF : فشرده نشده . استفاده در برخی از دوربینهای دیجیتال
PSD : کاربرد در برنامه PHOTO SHOP . ذخیره سازی تصویر به صورت چند لایه
GIF : تصویر فشرده شده . بدون افت کیفیت . کاربرد وسیع در سایت های اینترنتی
JPG : (JPEG) امکان فشرده سازی تصویر . استفاده وسیع در دوربینهای دیجیتال و سایت های اینترنتی
اکثر نرم افزارهای گرافیکی از جمله PHOTO SHOP و ACD SEE قادر به شناسایی و ویرایش فایل های فوق هستند . البته فرمت های دیگری نیز وجود دارند که چون در دوربین های دیجیتال استفاده نشده اند ، به آنها اشاره نکرده ایم .
حالت درایو :
در دوربینهای دیجیتال دکمه ای بنام حالت درایو قرار دارد که با انتخاب هر کدام میتوان وضعیت و نوع عکسبرداری را مشخص کرد .
تک عکس : این حالت برای عکسبرداری عادی استفاده میشود .
پیوسته : در این حالت تا زمانی که دکمه شاتر پائین باشد ، دوربین پشت سرهم عکس میگیرد . تعداد عکسی که در هر ثانیه گرفته میشود ، بستگی به نوع دوربین و حجم تصاویردارد . مثال : 5/2 تصویر در ثانیه
تایمر خودکار : این حالت برای زمانی که خود عکاس هم میخواهد در عکس حضور داشته باشد ، مناسب است . در دوربینها زمان تایمر متفاوت است ، به عنوان مثال در اکثر دوربینها 2 یا 10 ثانیه است . از تایمر 2 ثانیه میتوان برای کاهش لرزش دست به هنگام فشردن شاتر استفاده نمود .
برکتینگ BRK C : در مباحث قبلی در مورد عکاسی طبقه بندی شده صحبت کردیم . در این حالت شما میتوانید 3 عکس ، 7 عکس و یا بیشتر با نوردهی های مختلف بگیرید .
کنترل از راه دور : با استفاده از کنترل میتوانیم تا هر زمانی که بخواهیم شاتررا باز نگه داریم. و از این قابلیت برای عکاسی در شب میتوان استفاده کرد . اگر این دستگاه را دارید ، روش کار آن به این ترتیب است : روی سوژه فوکوس کنید _ فرستنده کنترل از راه دور را به سمت حسگر راه دور گرفته و کلید آن را فعال کنید .
جلوگیری از لرزش دست :
اگر میخواهید عکسی بگیرید که محو و تار نباشد ضروری است که دوربین خود را ثابت نگاه دارید . با بالا بردن سرعت شاتر میتوانید احتمال لرزش دوربین را کاهش دهید ، به این معنی که وقتی سرعت شاتر 1:125 ثانیه باشد ، عکس نسبتا واضح خواهد بود . اما اگر در همین شرایط با سرعت مثلا 1:60 یا 1:30 ثانیه عکس بگیرید ، لرزش احتمالی دست تاثیر خود را در عکس نمایان خواهد ساخت . البته با آرامش کامل و حبس کردن نفس خود و استفاده از سرعت شاتر 1:60 به بالا میتوان بدون سه پایه نیز عکس واضح گرفت . مسئله دیگر نوع و اندازه عدسی است . به بیان ساده تر هر چقدرعدسی دوربین بزرگتر و سنگین تر باشد ، سرعت شاتر نیز باید افزایش یابد . به عنوان مثال هنگام استفاده از عدسی 120 میلیمتری ، سرعت شاتر بهتر است از 1:125 ثانیه کمتر نباشد یا هنگام عکاسی با عدسی 500 میلیمتری ، سرعت شاتر از 1:500 ثانیه کمتر نباشد .
وضعیت صحیح بدن در هنگام عکاسی :
بند دوربین را همیشه به دور گردن خود بیاندازید و آرنج را به تنه بچسبانید .
دوربین را دو دستی بگیرید و عضلات دست و شانه را منقبض نکنید .
تکیه دادن به دیوار ، درخت یا هر جسم سخت و پایدار دیگری میتواند در ایستا نگه داشتن دوربین به شما کمک کند .
میز یا سطح های افقی مانند نیمکت میتواند کمک خوبی باشد .
با یک دست دوربین را نگه داشته و دست دیگر را تکیه گاه لنز قرار دهید .
پاهای خود را به اندازه عرض شانه باز کرده و حالت استوار ایستادن را ایجاد نمائید .
هنگام تصویر برداری در موقعیت زانو زده ، بالاتنه خود را با قرار دادن آرنج روی زانویتان استوا سازید .
لرزشگیر دوربین (Steadyshot) : این عملکرد در اکثر دوربینهای جدید قرار دارد و میتواند تاثیر لرزش دوربین را با معادل تقریبی 5/2 تا 5/3 گام سرعت شاتر کاهش دهد . با فعال کردن این کلید در روی صفحه نمایاب و یا LCD ، مقیاسی نمایش داده میشود که با ثابت شدن دستان و کاهش لرزش دوربین ، مقیاس لرزش نیز پایین می آید و در این هنگام میتوان شاتر را برای عکسبرداری فشرد . زمانی که لرزشگیر فعال است نباید به یکباره دکمه شاتر را بفشارید .
نکته : در مواقعی لرزشگیر دوربین نمیتواند کاربردی داشته باشد که به چند مورد اشاره میکنیم : عکسبرداری بدون فلاش و در شرایط نوری کم – سرعت شاتر خیلی آهسته – عکاسی از سوژه خیلی نزدیک (عکاسی ماکرو) – استفاده از لنزهای تلسکوپی و … که در این موارد باید از سه پایه استفاده کرد و سیستم لرزشگیر را غیر فعال کرد زیرا احتمال نقص در عملکرد Steadyshot وجود دارد .
در عکسهای بالا نمونه هایی از تک پایه ، سه پایه های معمولی و حرفه ای را مشاهده میکنید
پیچ وضعیت دوربین ( حالتهای عکسبرداری ) :
در قسمت بالای تمام دوربینهای دیجیتال پیچی وجود دارد که به آن پیچ وضعیت میگویند . این پیچ به ما این امکان را میدهد که نوع و حالتهای عکسبرداری را به صورت دستی و یا اتوماتیک مشخص کنیم . در اکثر دوربینها این حالات یکسان است که به برخی از آنها اشاره میکنیم :
حالت اتوماتیک (Auto) : استفاده از این حالت برای افراد مبتدی یا تهیه عکسهای فوری بدون این که بخواهیم خود را درگیر تنظیمات پیچیده نماییم پیشنهاد میشود . در این حالت تمامی تنظیمات از قبیل : نوردهی ، اندازه دیافراگم ، سرعت شاتر ، ISO و … را ، دوربین به صورت اتوماتیک مشخص میکند و استفاده از برخی امکانات مقدور نمیباشد .
عکسبرداری از چهره (Portrait) : در این حالت تنظیمات دوربین به صورت اتوماتیک طوری تعیین میشود که در عکسبرداری از چهره ، شخص واضح و شفاف و پشت صحنه قدری مات بیافتد تا تصویر از جلوه بیشتری برخوردار گردد . مزیت دیگر این حالت اینست که دوربین طوری تنظیمات را انجام میدهد که رنگ پوست ظاهری طبیعی پیدا کند .
عکسبرداری از منظره (Landscape) : در این حالت دوربین دیافراگم را قدری بسته تر میکند تا موضوعات در فواصل دور نیز واضح و شفاف بیافتند و دیگر آنکه دوربین طوری نورسنجی میکند تا تمامی موضوعات ، رنگ و ظاهری طبیعی و زنده داشته باشند .
صحنه های ورزشی (Sport) : به جهت عکسبرداری از صحنه های ورزشی استفاده میشود که حاوی حرکات سریع هستند . در این حالت دوربین به صورت اتوماتیک سرعت شاتر بالایی را انتخاب میکند تا تصویری واضح به دست آید .
عکسبرداری در شب (Night Scene) : با استفاده از این گزینه دوربین سرعت شاتر را پایین آورده و تصاویر به دست آمده واضح و شفاف می افتد . در این حالت چون سرعت شاتر پایین می آید ، لذا استفاده از سه پایه ضروری است .
غروب خورشید : با استفاده از این گزینه میتوان از غروب خورشید عکسبرداری کرد ودرحالت دوربین رنگهای گرمتری را به تصویر اضافه میکند . اگر میخواهید آسمانی قرمز رنگ داشته باشید ، این حالت بهترین گزینه است .
عکاسی از سوژه های کوچک (Macro) : در این حالت دوربین به صورت اتوماتیک ، بازترین دیافراگم را انتخاب میکند که باعث میشود تمامی اجزاء اضافه دور سوژه اصلی مات شده و سوژه از پشت زمینه جدا شود . برای عکاسی از گلها ، حشرات ، ظروف کوچک و … میتوان از این گزینه استفاده کرد . هنگام عکاسی با حالت ماکرو ، عملکرد لرزشگیر دست کاملا اثر بخش نخواهد بود و برای نتیجه بهتر از سه پایه استفاده کنید .
عکسبرداری پانوراما (Panorama) : اگر دوربین شما دارای این قابلیت است ، میتوانید از صحنه هایی عکاسی کنید که به طور معمول در کادر تصویر شما نمی گنجد . عکس پانوراما از کنار هم قرار دادن تصاویر جداگانه ای شکل میگیرد که با حرکت دوربین و عکسبرداری از یک موضوع به دست آمده اند . چنانچه حرکت دوربین یک دور کامل 360 درجه باشد ، تصویر پانورامای 360 درجه به دست می آید . در سه حالت میتوان عکس پانوراما گرفت : 1) پانورامای افقی مثل تصاویر منظره 2) پانورامای عمودی مثل عکاسی از یک برج یا آبشار 3) پانورامای 360 درجه مثل عکسبرداری از یک میدان
در تمام گزینه های بالا ، دوربین تمامی تنظیمات از قبیل اندازه دیافراگم ، سرعت شاتر ، ISO و… را به صورت اتوماتیک انجام میدهد و ما نمیتوانیم دخالتی در تنظیمات داشته باشیم . ولی در پیچ وضعیت دوربین امکانات دیگری هم وجود دارد تا ما بتوانیم بعضی از تنظیمات و یا تمام تنظیمات را به صورت دستی ، تغییر دهیم که به آنها اشاره میکنیم :
حالت برنامه ریزی شده ( Program یاP ) : از نظر تنظیم نوردهی ، مشابه حالت اتوماتیک (Auto) است ، اما در اینجا عکاس قادر به استفاده از قابلیت های دیگر دوربین نیز میشود . مانند تغییر حالت فلاش ، تعادل سفیدی ، جلوه های خلاق ، اصلاح مقدار نوردهی و …
اولویت شاتر (Shutter یا S یا TV) : در این حالت سرعت شاتر توسط عکاس تعیین میشود و دوربین بر اساس میزان نور لازم ، اندازه دیافراگم را مشخص میکند . بنابراین باز قسمتی از نورسنجی را دوربین بر عهده دارد . برای عکسبرداری از سوژه های متحرک ، صحنه های ورزشی و ایجاد حس حرکت اجسام ، استفاده از اولویت شاتر پیشنهاد میشود .
اولویت دیافراگم ( Aperture یا A یا AV) : در این حالت اندازه دیافراگم توسط عکاس مشخص شده و دوربین بر اساس نوردهی لازم ، مقدار سرعت مناسب شاتر را تنظیم میکند . این حالت برای تنظیم عمق میدان کاربرد دارد . قرار دادن سوژه در فوکوس واضح و تار کردن هر چیزی که در جلو و پشت سوژه قرار دارد (با عمق میدان کم) و وسیع تر شدن محدوده فوکوس در هنگام عکاسی از منظره (با افزایش عمق میدان) ، با این گزینه امکان پذیر است .
حالت دستی (Manual یا M) : در این حالت کلیه تنظیمات نوردهی دوربین از جمله سرعت شاتر ، اندازه دیافراگم و حساسیت ISO برعهده عکاس است و سیستم نوردهی اتوماتیک دوربین هیچ دخالتی در عکسبرداری نخواهد داشت . بسیاری از عکاسان حرفه ای ترجیح میدهند خود کنترل این تنظیمات مهم را در اختیار بگیرند . استفاده از حالت دستی برای علاقه مندان و هنرجویان عکاسی بسیار ایده آل است تا بتوانند اثر تغییرات هر یک از موارد قابل تنظیم را در عکاسی مشاهده و حالتهای گوناگون را تجربه کنند .
در اکثر دوربینها با کلید جبران نوردهی -/+ و پیچ چرخان کنترل میتوان اندازه دیافراگم و سرعت شاتر را تعیین کرد .
حالت دستی و نوردهی طولانی ( Manual یا M ) : وقتی در حالت دستی پیچ چرخان کنترل را برای تغییر سرعت می چرخانیم و سرعت شاتر به پایین ترین حد خود میرسد ، کلمه ای با حرف (B یا BULB) داخل نمایاب مشخص میشود . از این گزینه برای تصویربرداری از دنباله ها و نوردهی های طولانی ، میتوان استفاده کرد . بعد از قرار دادن سرعت شاتر در حالت B ) ) فقط کافیست اندازه دیافراگم را مشخص کنید و سپس دکمه شاتر را تا هر زمانی که دوست دارید نگه دارید . در اصل شما با نگه داشتن دکمه شاتر ، خود شاتر را باز کرده اید و در زمانی که شاتر برای مدتی طولانی باز است ، تمامی دنباله های نورانی مثل آتش بازی و تصویر برداری از دنباله ستارگان و حرکات دیگر را ثبت میکند . برای این گزینه از سه پایه ، فوکوس دستی ، گزینه کاهش نویز (پارازیت) استفاده کنید . اگر میخواهید مدت زمان خیلی طولانی شاتر را باز نگه دارید بهتر است از دستگاه کنترل از راه دور استفاده کنید .
نکته : زمانی که مدت زمان تصویر برداری طولانی میشود ، پارازیت نیز بیشتر میشود .
( درعکس بالا ، قسمت هایی از یک دوربین حرفه ای SLR را مشاهده میکنید )
پیچ وضعیت دوربین ها ، اکثرا حالاتی یکسان دارند که در مورد آنها درصفحات قبل توضیح داده شد ، مگر آنکه کاربردی اضافه تر نسبت به بقیه دوربینها داشته باشند که برای این منظور گزینه ای تعبیه شده باشد . مثل حالت فیلم برداری ، حالت سپیا ، عکاسی سیاه و سفید ، حالت تشخیص چهره در منظره ، حالت تشخیص لبخند ، حالت تشخیص چهره در شب ، حالت بدون فلاش و غیره . در برخی از دوربینها نیز حالتهایی مثل عکاسی سیاه و سفید ، سپیا و … در زیرمجموعه کلید (MENU) و حالت جلوه های خلاق قرار دارد که بعدا به آنها اشاره خواهیم کرد .
بهبود دهنده محدوده دینامیک (D-Range Optimizer) : این گزینه بروی اکثر دوربینهای دیجیتال قرار دارد و کار آن تصحیح روشنایی تصویر است . هنگامی که کنتراست شدید نور وسایه بین سوژه و پس زمینه وجود داشته باشد ، پدیده ای که هنگام تصویربرداری به سمت خورشید عادی است ، این گزینه میزان کنتراست کل تصویر را کاهش داده تا تصویری با روشنایی و کنتراست مناسب ایجاد شود . هنگام تصویربرداری با بهبود دهنده محدوده دینامیک ، تصویر ممکن است دارای نویز گردد .
جلوه های خلاق (انتخاب پردازش تصویر دلخواه) : در دوربینها و در زیر شاخه MENU یا SET ، گزینه ای با اسم جلوه خلاق وجود دارد که با استفاده از آن میتوان تصویر را پردازش کرد . در این حالت ، پردازش تصویر از لحاظ رنگ صورت می گیرد . به عنوان مثال اگر از طبیعت عکس برداری میکنید ، با انتخاب گزینه جلوه خلاق منظره میتوانید رنگ درختان و سبزه ها را زنده تر و سرسبزتر نشان دهید .
جلوه های خلاق مختلف :
استاندارد (Standard) : برای گرفتن صحنه های مختلف با درجه بندی غنی و رنگ های زیبا
واضح (Vivid) : اشباع رنگ و کنتراست برای گرفتن تصاویر جذاب از صحنه های رنگارنگ و سوژه هایی مانند گلها ، گیاهان سبز بهاری ، آسمان آبی یا نمای اقیانوس ، افزایش می یابند
چهره (Portrait) : برای تصویر برداری از رنگ پوست با جلوه ای نرم و ایده آل برای چهره
منظره (Landscape) : اشباع رنگ ، کنتراست و وضوح برای گرفتن صحنه های زنده و شاداب افزایش می یابند . و مناظر در دوردست نیز برجسته تر میشوند
دید شب (Night) : مقدار کنتراست برای تصویربرداری از منظره شب که به نمای حقیقی نزدیکتر باشد ، کاهش پیدا میکند
غروب آفتاب (Sunset) : تصویربرداری از رنگ قرمز زیبای خورشید در حال غروب
سیاه و سفید B/W)) : برای گرفتن تصویرهای سیاه و سفید تک رنگ
سپیا (Sepia) : گرفتن تصاویر کرم تک رنگ و جلوه سپیا
وقتی جلوه خلاق را انتخاب میکنید ، در زیر منوی هر یک ، 3 گزینه وجود دارد : اشباع رنگ ، کنتراست و وضوح – که هر یک را میتوان به صورت جداگانه تغییر داد و به تصویر میتوان رنگ و لعاب بیشتری بخشید .
نکته :
عکس خوب عکسی است که به حقیقت نزدیک باشد . شاید اضافه کردن و غلظت رنگهای مختلف به تصویر جلوه ای خاص ببخشد ، ولی در اصل از حقیقت دور شده است . بنابراین هنگام تغییر تنظیمات ، کار خود را با وسواس بیشتری انجام دهید و از زیاده روی بپرهیزید .
زمانی که پیچ وضعیت روی Auto و یا انتخاب صحنه است ، حالت جلوه خلاق روی استاندارد قرار می گیرد و نمیتوانید تنظیمات دیگر را انتخاب کنید .
هنگام استفاده ازجلوه خلاق سیاه و سفید (B/W) ، گزینه اشباع رنگ در دسترس نمیباشد .